عملا با مارکسیست ها درگیر بود؛ البته نه درگیری فیزیکی! بلکه فکری و اعتقادی.

بیشتر وقتشو برای تبلیغ اسلام و زیر سوال بردن افکار ضد دینی و ماتریالیستی میذاشت.

وقتی استادا یه مطلبی می گفتن که باعث ایجاد شبهه و تردید تو اعتقاد بچه ها می شد، شدیدا اعتراض می کرد و ازشون می خواست تو یه جلسه ی علنی باهاش بحث کنن. البته معمولا همه شون یه جوری از چنگش در می رفتن و می گفتن:" ما وقت اضافی نداریم که بشینیم با تو درباره مسائل اعتقادی بحث کنیم".
ولی صادقی یه جمله معروف داشت که برای این جور آدما جواب محکمی بود.

می گفت:" برای هر دانشجو پونصد تومن و برای هر استاد پنج هزار تومن میذارم که یه ساعت پیش همه بچه ها با من بحث کنه؛ اگر توی بحث، من مغلوب شدم، پول وقتی رو که طرف مقابل گذاشته میدم و اگه اون مغلوب شد، ازش هیچ پولی نمی گیرم!".
اون موقع ها این مقدار پول، مبلغ زیادی بود و اگر کسی از مناظره کردن باهاش نمی ترسید؛ ارزش وقت گذاشتن رو داشت!

ــــــــــــــــــــــــــــــــ

خاطره ای از شهید حجت الاسلام دکتر قاسم صادقی/ فضیلت های ماندگار/ج 8، ص27 و 28

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
اگر خداوند بوسیله تو یک نفر را هدایت کند؛ برای تو بهتر است از دنیا و هر آنچه در آن است.






برچسب ها : شهدا  , شهید  , شهادت  , پنج شنبه ها با شهدا  , پلاک 40  , سرداران شهید  , خاطرات شهدا  ,