وقتی طلبه های شیراز خدمت آیت الله بهاء الدینی رسیده و از ایشان درس خواستند و گفته بودند:
«ما را هدایت کنید، درسی به ما بدهید»
آیت الله بهاءالدینی فرموده بودند:
«بروید از صیاد شیرازی درس زندگی بگیرید، اگر صیاد شیرازی شدید، هم دنیا دارید و هم آخرت »

****
یکی از فرماندهان لشگر 25 کربلا نقل می کند که:
در عملیات فتح المبین، به دلیل وسعت زیاد عملیات و پیش روی لحظه به لحظه رزمندگان در عمق موانع نیروهای عراقی، احتمال می رفت که عده ای در دام عراقی ها گیر بیفتند،یکی از این موارد ، نوجوانی بسیجی بود که با صدای آرام اینگونه از پشت بیسیـــم تعریف می کرد:
- عراقی ها دارند به بعضی از بچه ها تیر خلاص می زنند و دارن به من نزدیک میشن!
-حالا چیکار می کنی؟!
- یه نارنجک دارم، حاجی سلام ما را به امام برسان، امام را تنها نگذارید.
- (با صدای بغض آلود ، جوابش را دادیم) چیکار می خوای بکنی.
- حاجی شرمنده، دیگه نمتونم صحبت کنم ، خیلی نزدیک شدن، سلامتون به دوستان شهیدتان می رسانم.
مکالمه قطع شد.
روز بعد بچه ها به همان منطقه که گِراش داده بود رفتند ، به چند تا پیکر رسیدند که تیر خلاص خورده بودندو در کنارشان جسد متلاشی شده ای بود که جنازه چند عراقی هم کنارش افتاده بود،معلوم بود با نارنجک خود و عراقی ها را متلاشی کرده بود.
هیچ چیزی برای شناسائی او پیدا نکردیم، روی کفنش نوشتیم:
شهید گمنام، فرزند روح الله
 

 






برچسب ها : شهدا  , شهید  , شهادت  , شهید گمنام  , ایثار  , سرداران شهید  , از خود گذشتگی  , جان برکف  ,